"زیرا که مسیحیان کاذب و انبیا کَذَبَه ظاهر شده، علامات و معجزات عظیمه چنان خواهند نمود که اگر ممکن بودی برگزیدگان را نیز گمراه کردندی. اینک، شما را پیش خبر دادم."
(متی ۲۴ : ۲۴ تا ۲۵)
در سال ۲۰۰۱، چارلز پیتر وَگنِر از دانشگاه الاهیات فولر (Fuller Seminary) بازنشسته شد. در این مقطع زمانی، او واژۀ "اصلاحات رسولان نو" را ابداع کرد. اما، هنوز میبایست برای ساخت و پرداخت آن در اذهان بسیاری قدمهای بیشتری برمیداشت. در آن سال، وَگنِر فرصت مقتضی را یافت. از یک سو، سال ۲۰۰۱ بود و از سوی دیگر هواداران متعددی بین برخی از کلیساهای پروتستان که غالبا پنطیکاستی یا کریزماتیک بودند را متوجه خود کرده بود. اما چرا سال ۲۰۰۱؟ وگنر با اشاره به سال ۱۹۰۱ به عنوان مبداء آغازین عطیۀ زبانها (در مدرسۀ بِتِل کانزاس) سال ۲۰۰۱ (یک صدمین سالگرد) را "عصر دوم رسولان" (Second Apostolic Age) نامید.
او معتقد بود که اشخاصی چون اگنس آزمن، چارلز فاکس پِرهِم (موسس فرقۀ پنطیکاست) و سایرین در نقش رسولان عصر اول تجلی یافته بودند و اکنون او و سایرین، رسولان و پیامبران عصر جدید یا عصر دوم آن سده خواهند بود. ( نداگر در خصوص زندگی و عملکرد این افراد در آینده مقالاتی را با خوانندگان به اشتراک خواهد گذاشت.)
در این راستا، او از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۱۱ به عنوان مدیر Global Harvest Ministries مشغول به کار شد و اقدام به تعلیم و تربیت افرادی در سطوح رهبری به منظور تشکیل هستۀ مرکزی و رهبریت رسولان نو کرد. هدف او از ایجاد این جنبش، ایجاد فرقۀ چهارم بعد از سه فرقۀ اصلی کاتولیک، اردتدکس شرقی، و پروتستان بود. هر چند بخش عمدۀ این جنبش متشکل از مسیحیانی بود که از پشتوانۀ پنطیکاست و کریزماتیک بودند. اما، وگنر با اشاره به افسسیان ۴ : ۱۱، تلاشی خاص در ایجاد مرزی بین این جنبش مدرن با الاهیات کلاسیک و سنتی پنطیکاست و کریزماتیک داشت. در این آیۀ پولس رسول مینویسد: " و او بخشید بعضی رسولان و بعضی انبیا و بعضی مبشّرین و بعضی شبانان و معلّمان را".
این آیهای است که ما را در درک الاهیات و ذهنیت وگنر یاری خواهد کرد. تاکید وی با اشاره به آیۀ فوق، تلاشی بود تا بستری برای کلیسای آتی خود ایجاد کند. رهبرانی که در ابتدا، کلیسا را به عنوان بستری برای اعمال و ایجاد یک حکومت مذهبی در حوزۀ کلیسا و سپس قدم گذاشتن در ماورای مرزهای کلیسا، یعنی کنترل و دخالت در روند مدنی، قانونگذاری، و اجرای اصول مذهبی در جامعۀ سکولار و انسانی تا زمینۀ بازگشت مسیح را فراهم بینند . رهبرانی در مقام نبی و رسول با نفوذ و قدرتی به مراتب گستردهتر و بیشتر از آنچه در کلیسا برای کشیش و شورای آن تعریف شده است. قابل ذکر است که در زمان نشر این مقاله، هر پرسشی از غالب خادمین کلیسایی و مسیحی پیرامون مشخصۀ این جنبش غالبا با سکوت روبرو است.
آنچه بیشتر سبب نگرانی است عدم اطلاع خادمین و مسیحیان از این الاهیات و فلسفۀ آن نیست. بلکه، نفوذ آنان در بین بسیاری از کلیساهای غربی است. کلیساها و سازمانهای به اصطلاح مسیحی که کلیساها، و مدارسی "مسیحی" ایرانی ندانسته از آنان تعلیم گرفته (در قالب حمایتِ مالی) و از آن تعلیمات، کورکورانه تبعیت خواهند کرد. بدون شک، برخی از خوانندگان این مقاله متوجۀ فعالیت و ادعای کم رنگ برخی نبیهای خودخوانده ایرانی در ایالت تگزاس و کشور انگلیس از کلیسای پنطیکاستی و کرزماتیک ایرانی شدهاند.
جنبش "رسولان نو" چیست؟
جنبش رسولان نو، جنبشی پنهان ولی وسیع است که با رشدی سرطانی در ایالات متحده در حال گسترش است. هدف غایی این جنبش بازگرداندن مقام رسولان و و جایگاه نبی در حوزۀ مافوق کلیساست. رسولان و نبیهایی که مدعی داشتن اقتدار و مکاشفهای نو هستند. آنچه در صدر امور و اهداف این رسولان قرار دارد اجمالا عبارت است از: تشویق همه به گرویدن و اعتقاد به ایمان مسیحی و فراهم آوردن شرایطی برای برقراری سلطنت مسیح بر روی زمین است. در این بخش، پس از کمی تامل پاسخ به برخی از پرسشها حیاتی است چرا که پذیرش و تایید هر گونهای ادعای تحت عنوان کتابمقدس، کلیسا، و مذهب خالی از خطر نیست.
رسولان و نبیهای این جنبش مدعی هستند که حامل و پیامآور مکاشفهای نو هستند- مکاشفهای که به همراه سیاست و تدبیر است و آن را عطیهای از خداوند اعلام میکنند. عطیهای تا نیروهای شریر محیط بر جوامع انسانی را به اسارت درآورند و برای تحقق این رویا، کلیسا (کلیۀ اعضا و رهبران) میباید مطیع و تحت رهبری و مدیریت آنان قرار بگیرند. وسعت و عمق این مدیریت محدود به یک کلیسا نیست. در برخی از موارد آنان تعداد صدها کلیسا را تحت مدیریت رهبری خود دارند. اقتداری به مراتب فراتر از اقتدار یک شبان، کشیش، و یا مجمعی از شیوخ. بدون این حضور و سرکردگی این گروه خاص، خداوند مکاشفه نو را به آن کلیسا یا کلیساها ارزانی نخواهد کرد.
مکاشفه ای نو و تازه
رسولان مدرن، بالطبع مدعی دریافت رویا و پیغامهای خاصی از خداوند هستند که منتهی به مکاشفهای برای کلیسا و سلطنت آتی خداوند بر روی زمین است. اما، جوهرۀ این نوع مکاشفه گاها بسیار سلطهگرانه است چرا که عدم موافقت عضوی از کلیسا، شخص را از ارادۀ خدا خارج قرار میدهد و او را محارب با خدا قلمداد خواهد کرد. نکتهای که هر شخص باید به آن توجه داشته باشد، مقام و رتبۀ آن رویا و مکاشفه است، چرا که فرمان یا خواست رسول (یا نبی) در رتبۀ برابر با کلام خدا (کتابمقدس) قلمداد میشود. در ورای آموزههای این جنبش، مخالفت با خواست و تصمیم رسول یا ابراز عدم موافقت شخص خاطی متهم به داشتن روح شریر (به آن روح ایزابل یا روح مذهبی) اطلاق میشود.
واژۀ "روح ایزابل" مفهومی برداشته و برگزیده از کتب اول و دوم پادشاهان است. همچنین، اصطلاح "روح مذهب جمعی" The corporate spirit of religion، بنا به تعلیم رهبران این جنبش، روح خبیث یا اهریمنی است که در کلیسای امروزی در بین ایمانداران باعث ایجاد اشتقاق و عدم اجازۀ همسانی و همگامی با رسولان و انبیان کلیسا میشود. برای برخی از خوانندگان این نوع واژگان و اصطلاحات ممکن است حامل نوعی تندروی باشد. اما، این تعلیمی است که در بسیاری از کلیساهای کریزماتیک و پنطیکاستی ایالات متحده و تدریجا در سایر مناطق جهان در شرف گسترش است. لازم به تذکر است که این جنبش نیز مانند سایر فرقهها دارای طیفی وسیع از آموزههاست و گاها چنین کلیساهایی عملا به یک شکل و رویه مدیریت و رهبری نمیشوند. از آنجاییکه جنبش "رسولان نو" فاقد هر گونه ساختار فرقهای یا سازمانی است، بالطبع دستورالعمل یا اعتقادنامهای رسمی برای روشن کردن اعتقادات، رهبران، و کلیساهای آنان نیز وجود ندارد. این ویژگی و تفاوت از آشکار شدن آموزههای این جنبش ممانعت میکند. در حقیقت، یکی از عوامل خاص در پنهان کردن چهرۀ واقعی این جنبش همین است چرا که بسیاری از اعضا و شرکتکنندگان چنین کلیساهایی هنوز از ماهیت اصلی این کلیسا بیخبرند.
از دیگر ویژگیهای این جنبش، تعریف نو و جدیدی از آموزۀ آخرتشناسی Eschatology است. بر اساس این آموزه که موسوم به "آخرتشناسی پیروزمندانه" است Victorious Eschatology، گویای این واقعیت است که نقطه نظر این گروه در جهت معکوس تفسیر کلاسیک و تاریخی کلیسا است. بدین مفهوم که آیندۀ کلیسا و جهان، علیرغم آنچه از گذشته تا به امروز بدان مدعی بوده لزوما نباید مشمول سختی و چالش باشد. در این تفسیر، مسیحیان و کلیسای مجهز به آن مکاشفۀ نو، (ارزانی شده توسط رسولان نو) پیروزمندانه قلمرو شیطان و آن اسارتی را که ملل را به بندگی خود در آورده است را شکست خواهد داد تا زمین را برای سلطنت و پادشاهی مسیح آماده کنند. مایک بِکِل Mike Bickle مدعی است که مصیبت و بلاهای مذکور در کتاب مکاشفه اشاره به کار رسولان و انبیای نو برای از بین بردن دشمنان خدا و بیایمانان در روزهای آخر است.
#نداگر
گروهی متشکل از اعضای سابق فعال در کلیسای انجیلی مشایخی ایران که بعد از مهاجرت به غرب با رصد روایت حاکم بر آموزهها و تعالیم کلیسای پروتستان فارسیزبان خارج از ایران، درصدد برآمدند تا با ارائه مطالب، نوشتهها اعم از نگارش یا ترجمه و تعالیم مبتنی بر کتابمقدس بستری را فراهم کنند تا نقشی هدایتگر و اصلاحگرانه برای کلیسای امروز و آینده در دنیای فارسیزبان باشند ...