در ابتدا باید تاکید کنیم که رسولان همۀ آنچه که عهد عتیق و عیسی دربارۀ روحالقدس تعلیم دادند را باور داشتند. آنها روح القدس را کاملا خدا و شخصی مجزا از پدر و پسر میدانستند. به عنوان یک مثال، به سخنان پطرس در اعمال رسولان ۵: ۳-۴ گوش کنید. پس از اینکه حنانیا و همسرش سفیره در مورد یک هدیۀ مالی به کلیسای اولیه دروغ گفتند، پطرس به آنان گفت: ای حنانیا، چرا شیطان دل تو را پر ساخته است تا روحالقدس را فریب دهی؟... به انسان دروغ نگفتی بلکه به خدا (اعمال رسولان ۵: ۳-۴).
پطرس گفت که دروغ گفتن به روحالقدس، دروغ گفتن به خدا بود، و ثابت میکند که روحالقدس خودِ خداست. علاوه بر این، این واقعیت که حنانیا قادر بود به روحالقدس دروغ بگوید، ثابت میکند که روحالقدس یک شخص است. و در دوم قرنتیان ۱۳: ۱۴، پولس در پایان رسالهاش الوهیت روحالقدس و شخصیت مجزای او را اینگونه تایید کرد: فیض خداوندْ عیسای مسیح، محبت خدا و رفاقتِ روحالقدس با همۀ شما باد (دوم قرنتیان ۱۳: ۱۴).
پولس مفهومی تثلیثی از خدا را با ذکر هر سه شخص بر شالودهای یکسان، هم از نظر جلال و هم از نظر صفات منسوب به آنها، بیان میکند. به همین ترتیب در اول پطرس ۱: ۲، پطرس ایمانداران را این چنین توصیف میکند: آنان که بنا بر پیشدانی خدای پدر، به واسطۀ عمل تقدیسکنندۀ روح، و برای اطاعت از عیسای مسیح و پاشیده شدن خونش بر ایشان، برگزیده شدهاند (اول پطرس ۱: ۲).
این قاعدهبندیهای تثلیثی مشابه عبارت عیسی در فرمان اعظم هستند. آنها به این واقعیت شهادت میدهند که پدر، روح، و عیسای مسیح پسر همگی به طور یکسان خدا هستند، از قدرت و جلالی یکسان برخوردارند، و اینکه شخصیتهایی مجزا هستند و رسولان الوهیت کامل روح و تشخص او را به اشکال متعدد دیگری نیز تایید کردند. آنها صفات شخصیای مانند تفکر و احساسات را به او منسوب کردند. برای نمونه، در اعمال ۱۵: ۲۸، روحالقدس شیوۀ اِعمال شریعت عهد عتیق به غیریهودیان را تعیین کرد.
رومیان ۵: ۵ از محبت او صحبت میکند. و افسسیان ۴: ۳۰ به غم و اندوه او اشاره میکند. رسولان همچنین از اَعمال ارادی او مانند شفاعت برای کلیسا در رومیان ۸: ۲۶-۲۷، و تقسیم عطایای روحانی بر طبق اراده خود در اول قرنتیان ۱۲: ۱۱ سخن گفتند. آنها همچنین صفات غیر قابل انتقال الاهی را به او نسبت دادند، یعنی صفاتی که فقط خدا میتواند داشته باشد. برای نمونه، پولس علم لایتناهی او را در افسسیان ۱: ۱۷ و اول قرنتیان ۲: ۱۰-۱۱ توصیف کرد و گفت هر آنچه که خدا میداند، روح نیز میداند. و عبرانیان ۹: ۱۴ روحالقدس را «روح ابدی» مینامد که نشان میدهد او حتی قبل از آفرینش وجود داشته و وجودِ پیوسته او جاودانه و گُسستناپذیر است.
اما یکی از رایجترین شیوههایی که رسولان به عضویت روحالقدس در تثلیث شهادت دادند، با انتصاب الهام و نویسندگی متون عهد عتیق توسط او بود. پطرس در اعمال 1: 16 اشاره کرد: آن نوشته... که روحالقدس از زبان داوود پیش گفت (اعمال ۱: ۱۶).
در اعمال ۲۸: ۲۵، پولس گفت: روحالقدس چه درست... به واسطۀ اِشعیای نبی فرمود (اعمال ۲۸: ۲۵).
و در دوم پطرس 20:1-21، پطرس کاملترین چکیدۀ تعلیم کتابمقدس در مورد کار روح در تألیف کتابمقدس را نوشته است: هیچ وحیِ کتب مقدس زاییدۀ تفسیر خودِ نبی نیست. زیرا وحی هیچگاه به ارادۀ انسان آورده نشد، بلکه آدمیان تحت نفوذ روحالقدس از جانب خدا سخن گفتند (دوم پطرس ۱: ۲۰-۲۱).
دکتر اسکات هورل در این ارتباط میگوید:
به باور من، تشخص و الوهیت روحالقدس در الهام کتابمقدس، شگفتانگیز است. در اینجا ما راجع به کلام خدا صحبت میکنیم، و کلام خدا اغلب از طریق روح است که به ما داده شد؛ ما به کرّات عباراتی مانند «کلام خداوند» یا «روح گفت» یا «داوود گفت» یا «موسی گفت» را میشنویم و همگی اینها تا حدودی هم مرتبه هستند... این یکی از عملکردهای اصلی روح است. کلام خدا کلام روح است، و کلام روح کلام خداست.
فراتر از این، هنگامی که مطابق وعدۀ عیسی روح بر کلیسا نازل شد، درک رسولان از الوهیت و تشخص کامل روحالقدس تایید شد. در اعمال باب ۲ ثبت شده است که در اولین پنتیکاست پس از صعود عیسی به آسمان، تمامی کلیسا به طور شگفتانگیزی روحالقدس را دریافت کردند. چیزی شبیه زبانههای آتش بر ایشان فرود آمد و آنها انجیل را به همه زبانهای دیگر (زبان های انسانی با گرامر انسانی) تکلم کردند. و از آن واقعه به بعد رسولان به شیوههایی از عطایا برخوردار شدند که قدرت خدا بر تمامی آفرینش را نشان داد. آنها توانایی یافتند بیماران را شفا دهند، مردگان را زنده کنند، و بسیاری معجزات دیگر انجام دهند که همه به حقیقت و لطف الاهی روحالقدس شهادت میداد.
واضح است که رسولان روحالقدس را به عنوان شخصی مجزا در تثلیث میدانستند. آنها تشخیص داده بودند که عهد عتیق به این حقیقت اشاره کرده بود. آنها درک کرده بودند که عیسی نیز این واقعیت را آشکار ساخته است. آنها همچنین در حالی که روح تاریخ را به سوی مرحلهای جدید از کار نجاتبخش خدا پیش میبُرد، حضور قدرتمند روح را به طور واقعی تجربه کردند. روحالقدس با قدرت بر آنها نازل شد که معجزات کردند، از خدا مکاشفات دریافت کردند، و حتی برای نگارش کتابهای عهد جدید الهام یافتند.