پرسش: چه کسی عیسای مسیح را از مردگان برخیزانید؟
پاسخ: در انجیل یوحنا ۱۰ : ۱۸، مسیحِ خداوند با اشاره به فدیه کردن جان خود بر روی صلیب چنین می گویند: "کسی آن را از من نمیگیرد، بلکه من خود آن را مینهم. قدرت دارم که آن را بنهم و قدرت دارم آن را باز گیرم. این حکم را از پدر خود یافتم." یکی از دردهای بزرگ کلیسا که مسیحیان خود سبب آن هستند ، تنها عدم مطالعۀ کتاب مقدس نیست. بلکه، عدم مطالعه و فقدان مشاهدۀ صحیح است. توجه داشته باشیم که عیسای مسیح می گوید،"قدرت دارم آن را بنهم و قدرت دارم آن را باز گیرم."
آیۀ هیجده را باید متاثر از آیۀ هفده مطالعه و درک کرد. مسیح خداوند با اشاره به محبت و رابطۀ بین او و پدر پیرامون مرگ او بر روی صلیب آن رابطه و محبت را به شکلی خاص مورد تاکید قرار می دهد. در آیۀ هفده می خوانیم: " و از این سبب پدر مرا دوست میدارد که من جان خود را مینهم تا آن را باز گیرم." (یوحنا ۱۰ : ۱۷)
فدیه شدن عیسای مسیح بر روی صلیب، تصمیم خدای پدر به تنهایی نبود. فِدیه شدن مسیح بر روی صلیب تصمیم و ارادۀ هر سه شخص تثلیث اقدس بود. و عدم درک مسیحیان مدرن امروزی از تثلیث به آن درک و تفسیر اشتباه فزونی بخشیده است. سه شخص تثلیث اقدس در ذات یک هستند، همان طور که در اراده، خواست، و عمل همسان و یک هستند. برخی با اشاره به آیۀ نخست در رسالۀ پولس به کلیسای غلاطیه، "پولُس، رسول نه از جانب انسان و نه بهوسیلهٔ انسان بلکه به عیسی مسیح و خدای پدر که او را از مردگان برخیزانید،" (غلاطیان ۱:۱)، رستاخیر عیسای مسیح را تنها به شخص اول تثلیث اقدس (خدای پدر) نسبت می دهند. همان گونه که تنها با قرائتِ رومیان ۱ : ۴، می توان رستاخیز عیسای مسیح را تنها به روح القدس (شخص سوم تثلیث اقدس) نسب داد. اما، یک مسیحی پیوسته باید اجازه دهد که کتاب مقدس، کتاب مقدس را تفسیر کند.
با چنین نگرشی بیایید به کتاب مقدس به عنوان یک کتاب جامع نگاه کنیم و تمامی جوانب آن را در نظر بگیریم:
پس از رستاخیر خداوندمان عیسای مسیح، در اعمال رسولان پطرس بعد از پنطیکاست رو به جماعت حاضر می گوید: "خدا دردهای موت را گسسته، او را برخیزانید زیرا محال بود که موت او را در بند نگاه دارد،" (اعمال ۲ : ۲۴)
پطرس در پری روح القدس و الهام یافته از خداوند می گوید، "خداوند درهای موت را گشود"، واژۀ خداوند هر سه شخص تثلیث اقدس را شامل می شود. پس در رستاخیر ، عیسای مسیح شخص دوم تثلیث اقدس او (مسیح) را از از موت برخیزانید. ایماندار راستین باید از آن تفکر مبنی بر اینکه خدای پدر ، خدای اصلی ، و دو شخص دیگر خدایان جانبی هستند (در ذهن ناخودآگاه) دست بردارد. تفکر اخیر، یک بدعت محسوب می شود. مسیحیت و فلسفۀ ایمان مسیحی، مبتنی بر یکتاپرستی (Monotheism) است. مسیحیان یک خداوند را پرستش می کنند این خدا یک وجود (Being) است.اما، وجودی که سه شخص در آن در هارمونی مطلق ماورای منطق انسانی در رابطه، تبادل و کار هستند.
عملا برای بسیاری درک رستاخیز مسیح توسط مسیح مقولۀ آسانی نیست و علت آن در خطائ برخی از کشیشان و معلمین ایرانی است که مسیح را غالبا به عنوان انسان فقط معرفی می کنند. به عبارتی بدعت کهنۀ کِنِوسس (Kenosis، یا به یونانی κένωσις) را مرتکب می شوند. عیسای مسیح تنها یک انسان نبود، او کاملا خدا و کاملا انسان بود، هست و خواهد بود.
"ما ایمان داریم به یک خدا، پدر قادرمطلق، آفرینندهٔ آسمان و زمین و همهٔ چیزهای دیدنی و نادیدنی پیدا و ناپیدا."
"و ایمان داریم به یک خداوند، عیسای مسیح، پسر یگانهٔ خدا، مولودِ ازلی از پدر، نور از نور، خدای حقیقی از خدای حقیقی، مولود و نه مخلوق، که او را با پدر یک ذات است. همه چیز بهواسطهٔ او آفریده شد؛" (بخشی از اعتقادنامۀ نیقیه)
عیسای مسیح تنها مدت زمانی محدود و کوتاهی خصوصیات خدایی خود را به کار نبرد. خالی شدن از خدایی به مفهوم ترک مقام و شان خدایی نیست. مصلوب شدن عیسای مسیح، ذات الهی او را تغییر نداد. عیسای مسیح خدایی است که آفرینش را سبب شد. مجددا، در یوحنا ۱۰: ۱۷ الی ۱۸، می خوانیم که او جان خود را داد و کسی آن را از او نگرفت.
خداوند از شرارت و کینه توزی انسان (گناه) برای پیشبرد کار ملکوت و ارادۀ خود استفاده کرد تا مسیح مصلوب شود. به همانگونه که از شرارت برادران یوسف استفاده کرد تا عدۀ بسیاری را از مرگ و هلاکت نجات دهد و بی گناهی و عادل بودن یوسف را به برادانش اثبات کند. در پیدایش یوسف به برادرانش را این گونه جواب داد: "لیكن خدا از آن قصد نیكی كرد، تا كاری كند كه قوم كثیری را اِحیا نماید، چنانكه امروز شده است." (پیدایش ۵۰ : ۲۰)
عیسای مسیح در آنجا یوحنا باب ده به کلیسا یادآوری می کند، که خود اقتدار دارد تا جان خود را بدهد و آن را بردارد. در باب بعدی این کتاب او می گوید، "هر که ایمان آورد خدای پدر یا خدای روح القدس او را اگر مرده باشد، زنده گرداند؟" خیر او میگوید، "من قیامت و حیات هستم. هر که به من ایمان آورد، اگر مرده باشد، زنده گردد." (یوحنا ۱۱ : ۲۵).
رهبران، معلمین، کشیشان از قرائت اعتقادنامه های مسیحی در زمان پرستش در کلیسا غافل نشوید. کلیسای خود را با حقایق و اعتقادات مسیحی آشنا سازید. اهمیت و الویت درک این حقایق بنیادی به مراتب والاتر و ارجح تر از سرودهای کلیسایی و ایجاد احساسات در کلیسا است.
نتیجه:
پرسش: چه کسی عیسای مسیح را از مرگ برخیزانید؟
پاسخ: خداوند (پدر، پسر، و روح القدس)
"لکن ما را یک خداست، یعنی پدر که همه چیز از اوست و ما برای او هستیم، و یک خداوند، یعنی عیسی مسیح که همهچیز از اوست و ما از او هستیم."
(اول قرنتیان ۵ : ۶)
#نداگر