عطایای روحانی ابتدا در ایام عهد عتیق ظاهر شدند. پیدایش باب ۴۱ نشان می‌دهد که روح به یوسف برای تعبیر خواب‌ها توانایی بخشید. و کتاب دانیال باب ۴ همین نکته را در مورد دانیال می‌گوید. و البته عهد عتیق انبیای بسیاری را نام می‌برد که خدا آنان را منصوب کرد و قدرت بخشید تا با قوم او صحبت کنند. و در ضمن، در عهد عتیق می‌توانیم شخصیت‌هایی را بیابیم که معجزات و شفاهایی مانند شفای جذام و زنده کردن مُردگان انجام دادند. و اگرچه عهد عتیق همیشه در این موارد به روح خدا اشاره ندارد، اما عهد جدید این موضوع را روشن می‌کند که اینها عطایای روحانی بودند. متونی مانند رومیان ۱۲: ۶ و اول قرنتیان ۱۲: ۲۸-۲۹ معلوم می‌کنند که نبوت‌ها و شفاها و معجزات، همه عطایای روح هستند.

فراتر از این، کتاب خروج در چندین قسمت اشاره می‌کند که روح‌القدس قابلیت‌ها و استعدادهای خارق‌العاده‌ای به صنعتگران بخشید تا بتوانند خیمۀ عهد را بسازند و به دیگر پیشه‌وران نیز آموزش دهند. در واقع، این صنعتگران اولین افراد در تاریخ بودند که کتاب‌مقدس عطایای روحانی را به وضوح به آنها نسبت داده است. در خروج ۳۵: ۳۰-۳۵ موسی می‌گوید:

خداوند بِصَلئیل... را برگزیده است، و او را با روح خدا پر کرده، بدو مهارت، فهم و دانش در انواع صنایع بخشیده است... به او و اُهولیاب... این توانایی را بخشیده که به دیگران تعلیم دهند. خدا به ایشان مهارت بخشیده است تا هر نوع کاری را که حکاکان، طراحان و گلدوزان... می‌کنند، یعنی کارهایی را که هر نوع صنعتگر یا طراح ماهر انجام می‌دهد، خود انجام دهند (خروج ۳۵: ۳۰-۳۵).

روح‌القدس به پادشاهان نیز استعدادهای خاصی بخشید تا بتوانند بر قلمروشان حکمرانی کرده و آن را اداره کنند. برای نمونه، شائول پادشاه از روح‌القدس برای انجام کار خود قدرت دریافت کرد. ما این مورد را در اول سموئیل ۱۰: ۱۰ و ۱۱: ۶ می‌بینیم. و از اول سموئیل ۱۶: ۱۳-۱۴ یاد می‌گیریم که وقتی داوود برای مقام سلطنت مسح شد، خدا عطای روحانی را از شائول گرفت و در عوض، داوود را با آن مجهز کرد. به همین دلیل است که در مزمور ۵۱: ۱۱ بعد از گناه با بتشبع، داوود دعا می‌کند که خدا روح‌القدس را از او نگیرد. داوود می‌دانست که خدا این عطا را از شائول به خاطر گناهی که او مرتکب شد، گرفته بود. و داوود امید داشت که به سبب توبه‌اش، خدا به او اجازه دهد تا آن عطای روحانی را که دریافت کرده بود، از دست ندهد.
اما علیرغم این نمونه‌های عطایای روحانی در عهد عتیق، مهم است تشخیص دهیم که این عطایا نسبتا کمیاب بودند. این عطایا برای کسانی در نظر گرفته شده بود که خدا ایشان را جهت خدمتی ویژه در مقام نمایندۀ خود فراخوانده بود – افرادی مانند انبیا و پادشاهان. با این حال، عهد عتیق در انتظار روزی بود که در آن تمامی افراد تحتِ عهدِ خدا عطای روح را می‌یافتند. در یوئیل ۲: ۲۸-۲۹، یوئیل نبی نوشت:

پس از آن، روح خود را بر تمامی بشر فرو خواهم ریخت؛ پسران و دختران شما نبوت خواهند کرد، پیران‌تان خواب‌ها و جوانان‌تان رویاها خواهند دید. نیز در آن روزها حتی بر غلامان و کنیزان، روح خود را فرو خواهم ریخت (یوئیل ۲: ۲۸-۲۹).

وقتی یوئیل می‌گوید که این چیزها «بعد از آن» اتفاق خواهد افتاد، منظورش این بود که در «روزهای آخر» و یا در «زمان‌های آخر» واقع خواهند شد. در آن زمان، هنگامی که خدا پادشاهی آسمانی خود را بر زمین می‌آورد، قوم او به طور گسترده‌ای عطایای روحانی را دریافت می‌کردند. 
عطایای روحانی فقط محدود به افرادی مانند انبیا و پادشاهان نبود. بلکه خدا روح خود را بر تمامی جماعت عهد نازل می‌کرد. و این دقیقا همان چیزی است که وقتی عیسی ملکوت را طی خدمت زمینی خود برپا کرد، اتفاق افتاد.
دکتر ریچارد پرت دربارۀ تمایز بین عطایای روح‌القدس در عهد عتیق و عهد جدید چنین می‌گوید:

تمییز قائل شدن بین عطایای روح‌القدس در دوران عهد عتیق با دوران عهد جدید یکی از دشوارترین پرسش‌هایی است که در بحث آموزۀ روح‌القدس مطرح می‌شود. به عقیدۀ من شاید شفاف‌ترین آموزۀ کتاب‌مقدس در باب تفاوت بین عطایای روح‌القدس در عهد عتیق و عهد جدید این باشد که کتاب‌مقدس این اختلافات را با اصطلاحات کمیتی بیان می‌کند – هرچند، این روش اطلاعات زیادی به ما نمی‌دهد، ولی به هر حال آگاهی‌بخش است و دست‌کم جهت‌گیری ما را مشخص می‌کند. اشعیا ۳۲: ۱۵ را در نظر می‌گیریم که در آن از کلمۀ اَرَه استفاده شده، و اشاره به این دارد که روح «ریخته» خواهد شد... که دربارۀ ایام عهد جدید صحبت می‌کند. یا، می‌توان به آیۀ مشهورتری اشاره کرد که همان یوئیل ۲: ۲۸ است: در این آیه، با استفاده از فعل شافاخ از ریخته شدن روح‌القدس در روزهای آخر، در ایام ماشیح، در ایام بازگشت و احیا، صحبت می‌کند. این افعال در زبان عبری افعال کمّی هستند. و معنی آن «ریخته شدن به مقدار زیاد» است. بنابراین، به عقیدۀ من اگر بنا باشد تفاوتی بین کار روح‌القدس در عهد عتیق و کار روح‌القدس در عهد جدید قائل شویم، می‌باید به افزونی آن بیاندیشیم، یعنی به اینکه کار روح‌القدس بیشتر است و روح‌القدس به طور گسترده‌تری تعمیم داده شده است زیرا در مقادیری به مراتب انبوه‌تر نازل می‌شود.


در اعمال رسولان باب ۲ نوشته شده که در روز پنتیکاست، مدت کوتاهی بعد از صعود عیسی به آسمان، روح‌القدس بر همۀ کلیسا نازل شد. چیزی شبیه «زبانه‌های آتش» بر آنها فرود آمد و در نتیجه، همگی آنها شروع به صحبت به زبان‌های دیگر کردند. سپس در اعمال رسولان ۲: ۱۶-۱۸، پطرس رسول به صراحت اعلام کرد که این رُخداد، تحقق نبوت یوئیل دربارۀ روزهای آخر بود.
از آن روز به بعد، عطایای روحانی برای همه در کلیسا قابل دسترس بوده‌اند. کتاب‌مقدس نه تلاشی برای جمع‌آوری فهرستی جامع از عطایا می‌کند، و نه می‌گوید که تنها عطایای معتبر، آنهایی هستند که قبلا ظاهر شده‌اند. گذشته از این، در قسمت‌هایی مانند رومیان باب ۱۲، اول قرنتیان باب ۱۲، و افسسیان باب ۴، تفاوت‌هایی بین فهرست عطایا وجود دارد. این به آن معناست که این فهرست‌ها فقط نمونه‌ای از آنچه که روح در آن زمان انجام داده و یا در حال انجام آن بود، فراهم می‌کنند. هدف فهرست عطایا این نیست که آنچه را که روح می‌تواند انجام دهد محدود کند. علاوه بر این، بسیاری از عطایایی که در این فهرست‌ها نام بُرده شده‌اند ماهیتی عمومی دارند، به طوری که نمی‌توان با هیچ مقیاس دقیقی ظهور اولیۀ آنها را تعیین کرد. در نتیجه، منطقی است اگر فکر کنیم که روح‌القدس قادر است در آزادی الاهی خود هر نوع توانایی را که بخواهد در آدمیان ایجاد کرده و یا افزایش دهد. 
چه فکر کنیم روح‌القدس می‌تواند هر عطیه‌ای را به همه ببخشد، و چه نظر ما این باشد که او عطایایش را محدود به آنانی کرده است که در کتاب‌مقدس از آنها نام بُرده شده، همگی باید بپذیریم که او عطایای خود را طبق هدف و ارادۀ خویش می‌بخشد. عطایای روحانی تجلی فیض او هستند. او به هیچ‌وجه ملزم به تعمیم عطایا نیست. پولس این را در اول قرنتیان ۱۲: ۱۱ روشن می‌کند:

همۀ اینها را همان یک روح به عمل می‌آورد و آنها را به ارادۀ خود تقسیم کرده، به هر کس می‌بخشد (اول قرنتیان ۱۲: ۱۱). 

و او مورد مشابهی را در رومیان ۱۲: ۶ یادآور می‌شود:

بر حسب فیضی که به ما بخشیده شده است، دارای عطایای گوناگونیم (رومیان ۱۲: ۶).

بر طبق تفسیر اکثر الاهیدانان عهدجدید، این کتاب تعلیم می‌دهد که روح‌القدس متعهد است حداقل یک عطیۀ روحانی به هر ایماندار عطا کند. به نظر می‌رسد که این ایده نه تنها در یوئیل ۲: ۲۸-۲۹، بلکه در رومیان ۱۲: ۶ و افسسیان ۴: ۷ و اول قرنتیان ۱۲: ۷-۱۱ نیز تایید شده است. اما آنچه که بعضی وقت‌ها مسیحیان را متعجب می‌کند این است که حتی بی‌ایمانان در کلیسا هم می‌توانند عطایای روحانی را دریافت کنند. این مورد به صراحت در مورد بلعام نبی در کتاب اعداد باب‌های ۲۲ تا ۲۴ صدق می‌کند. بلعام تلاش کرد که قوم خدا را لعنت کند اما در عوض، خدا او را وادار کرد تا آنها را برکت دهد. و این موضوع در کلیسای عهد جدید نیز صدق می‌کند. برای نمونه در متی ۷: ۲۱-۲۳ عیسی صحبت از هلاکت نهایی آنانی می‌کند که به نام او نبوت کردند، روح‌های پلید را بیرون راندند و معجزات انجام دادند. به این هشدار در عبرانیان ۶: ۴-۶ گوش کنید: 

زیرا آنان که یک بار منور گشتند و طعم آن موهبت آسمانی را چشیدند و در روح‌القدس سهیم شدند و طعم نیکویی کلام خدا و نیروهای عصر آینده را چشیدند، اگر سقوط کنند، ممکن نیست بتوان ایشان را دیگر بار به توبه آورد (عبرانیان ۶: ۴-۶).

در اینجا نویسنده می‌گوید افرادی که سقوط می‌کنند ممکن است «طعم آن موهبت آسمانی را چشیده»، «در روح‌القدس سهیم شده»، و «نیروهای عصر آینده را چشیده» باشند. این موارد دربارۀ نجات نیست، بلکه به تجربۀ عطایای روحانی اشاره می‌کنند.
عطایای روحانی هدف واحدی را دنبال می‌کنند، فارغ از اینکه دریافت‌کنندۀ آنها یک ایماندار و یا حتی یک بی‌ایمان باشد. بزرگترین هدف عطایا، منفعت کلیسا است. بهترین استفاده‌ای که می‌توانیم از عطایای روحانی خود کنیم این نیست که زندگی روحانی شخصی خود را ارتقا دهیم، یا احساسات را در خود به اوج برسانیم، یا خود را در کلیسا بر دیگران برتری دهیم. برعکس، روح‌القدس به ما عطایا می‌بخشد تا ما بتوانیم دیگران را خدمت کنیم. و ما باید دیگران را با فروتنی خدمت کنیم، و بدانیم که اگر قادر به انجام کاری هستیم، تنها دلیل آن خود روح‌القدس است. 

 

#نداگر